که یک هو دیدیم یکی از 12کیزوکی  شینوبو را زخمی کرده بودند

میتسوری : تو و کاناعو شینوبو را ببرید درمانگاه

کازومی : ولی خواهر 

میتسوری: ولی بی ولی فقط شینوبو را ببرید

کازومی : چشم 

 

کاناعو و کازومی شینو بو را بردند امارت پروانه 

کازومی : من می رم پیش میتسوری

کاناعو : باشه برو 

در همین حین امارت اوبویاشی کی

اوبیاشیکی:برادران اوبانای شما برای کمک به خواهران کانروجی  می فرستم

برادران ابانای : های (به معنی چشم)

 

ببخشید  کم بود 

لایک کنید کامنت بزارید تا پارت بعد را بنویسم خدافظ